کد مطلب:95599 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:108
[صفحه 235] درباره دنیا ای مردم بدنیا بنگرید به این ویران سرای هستی سوز. آنچنان پرهیزكاران و منتقدین می نگرند به خدا سوگند كه دنیا مانند چشم برهم زدن است. میهمان و مقیمش را محروم و مطرود می كند و می رود و بازنمی گردد. آنچه از دست رفته است جبران نخواهد شد از آینده هم كسی چیزی نمی داند نه اعتباری به حال است. نه رضایتی از گذشته و نه امیدی به آینده، شادمانی اش به اندوه آلوده است توانگریش به فقر و پیروزیش در ضعف نهفته است. زرق و برقش فریبنده و همچون سرابی واهی است، به شیطان می ماند كه دائم در فریب انسانی است، در حالی كه جز كفنی بر تو نخواهد ماند. [صفحه 235] خدا رحمت آورد بر مردی كه در اندیشه عاقبت خویش است از گذشته خویش عبرت می گیرد و دنیا را ترك می گوید تا بدنبال حق روان باشد به چشم حقیقت جهان را می نگرد، و می داند كه خوشیها و شور و شعفها كاذب و سرابی بیش نیست. دنیا با همه متاعش بی قدر و ناچیز و گذراست، و آخرت باقی است و ابدی است، انسان خردمند كم و بی قدر را فدای ابدی و همیشگی می نماید. رویهای كوتاه عمر به سرعت سپری می گردد پس به آینده بنگرید. [صفحه 235] صفت عالم دانشمند كسی است كه قدر خود را بداند و موقعیت را بازشناسد... نادان كسی است كه به فكر فردای خویش نباشد. به آینده نیاندیشد دشمن ترین مردم در نظر خدای تعالی كسی است كه خدا او را به حال خود وا گذارد كه جهالت، ضلالت و گمراهی او را به پرتگاه ذلت و خواری بكشاند. بدبخت ترین مردم كسی است كه راه خدا را رها كند و دل به دنیا ببندد و راهنما و رهبر و كتاب و سنتی را به خود نشناسد. چنین كسی اگر بدنیای مغرور و فریبنده خوانده شود چنان است كه به كشتزاری آفت زده روی نموده باشد ولی اگر به آخرت كه ابدی و جاودان است دعوت شود سستی و خمودگی از خود بروز دهد... چنین مردمی عمل بدنیا را بر خود واجب می دانند و كار آخرت را بیهوده و بی اهمیت می پندارند شما در دنیا چنان عمل كنید.
صفحه 235، 235، 235.